ایلیا ؛؛ یعنی خدا با من است
ایلیا یعنی اینکه خدا با من است ؛ ایلیا یعنی اینکه خدا در بیابانهای خالی از انسان نیست ایلیا یعنی اینکه خدا در جاده های تنهایو بی انتها نیست ؛ خدا در کسی است که قلبم برای اون می تپد؛ خدا در لبخندی است که ایلیا با نگاه مهربان من جانی دوباره میگیرد ؛ خدا در دستان ایلیاست دستی که بیاری میگیری در قلبی است که شاد میکنی ؛ در لبخندی است که به لب می نشانی ؛ خدا در بتکده ومسجد نیست ؛ در جشن وسروری است که بخاطره این هدیه آسمانی بپا میکنی اونجای است که همه شادند وقلب شکسته ای نمانده ؛ حتی اگر تنهای تنها شوم بازهم خداوند بامن است چون ایلیا با من است ؛ ایلیا جبران تمام نداشته هایم است .
با ایلیا فرشته ها برایم دعا می کنند ؛ با ایلیا ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد واگر روزی دلم گرفت یادم باشد که خدای من اینجاست .....
وبه خدا گفتم : دربرابر این همه مهربانیت چه کارمی توانم بکنم ؟
گفت : یا ایهاالذین آمنوا اذکرواالله ذکرا کثیرا وسبحوه بکره واصیلا هوالذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور وکان بالمومنین رحیما
ای مومنین خدا را زیاد یاد کنید وصبح وشب تسبیحش کنید اوکسی است که خودش وفرشته هایش برشما درود ورحمت می فرستند تا شما را از تاریکی ها به سوی روشنائی بیرون بیاورند .خدا نسبت به مومنین مهربان است (احزاب )
گفتم : هیچ کس نمی داند تو دلم چه می گذرد .
گفت : ان الله یحول بین المرء وقلبه ....... خدا حائل هست بین انسان وقلبش (انفال /24)
گفتم : غیراز تو کسی را ندارم .
گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید ....... ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم (ق /16)